ترور طبقه میانی

این روزها نوشتن کار سختی است. شاید حتی تحمل این روزها از روزهای جنگ ۱۲روزه هم سخت‌تر باشد. فضای رسانه و شبکه‌های اجتماعی به میدان جنگ تبدیل شده است؛ میدانی که در آن، سیاه‌سازی چهره کنشگران طبقه میانی ایران‌اندیش با سرعتی نگران‌کننده در حال انجام است. این روزها نوشتن کار سختی است. شاید حتی تحمل این روزها از روزهای جنگ ۱۲روزه هم سخت‌تر باشد. فضای رسانه و شبکه‌های اجتماعی به میدان جنگ تبدیل شده است؛ میدانی که در آن، سیاه‌سازی چهره کنشگران طبقه میانی ایران‌اندیش با سرعتی نگران‌کننده در حال انجام است. منظور از طبقه میانی در این یادداشت، همان طبقه میانی فرهنگیِ ایران‌اندیش است؛ لایه‌ای که میان قدرت جامعه و فرهنگ نقش میانجی دارد. سال‌ها پیش، ابراهیم حاتمی‌کیا پس از ترور سعید حجاریان، یادداشتی در روزنامه صبح امروز نوشت و برای توصیف فضای پس از آن واقعه از تعبیر «شهر آلوده» استفاده کرد. حاتمی‌کیا در آن یادداشت نوشت: «وقتی شهر آلوده می‌شود، جز سایه‌نشستن و نظاره‌کردن کاری از دست‌مان برنمی‌آید». به‌ گمانم حاتمی‌کیا در آن لحظه اشتباه می‌کرد. تجربه تلخ این سال‌ها نشان داده است که در بزنگاه‌های دوقطبی‌سازی فرهنگی-سیاسی، سکوت نه‌تنها شهر را از آلودگی پاک نمی‌کند، بلکه راه را برای حذف تدریجی میانجی‌ها هموار می‌کند.