در شرایطی که نوسانات اقتصادی، تورم و بیثباتی بازارها به بخشی از واقعیت زندگی اقتصادی جامعه تبدیل شده، یکی از پرسشهای پرتکرار فعالان اقتصادی و صاحبان کسبوکار این است که سرمایههای خود را چگونه و در کجا نگهداری کنند؟ بسیاری از افراد در پاسخ به این پرسش به گزینههایی همچون دلار، طلا یا سایر داراییهای مالی میاندیشند؛ گزینههایی که بیش از آنکه مولد باشند، نقش «حافظ ارزش» را ایفا میکنند. بااینحال، یک اصل بنیادین اقتصادی اغلب در این بحثها مغفول میماند؛ در نهایت این دلارها و طلاها هستند که باید به کالاها و خدمات واقعی تبدیل شوند. بدون این تبدیل، پول فقط عددی است که روی کاغذ یا در حسابهای بانکی جابهجا میشود. علی جمشیدی: در شرایطی که نوسانات اقتصادی، تورم و بیثباتی بازارها به بخشی از واقعیت زندگی اقتصادی جامعه تبدیل شده، یکی از پرسشهای پرتکرار فعالان اقتصادی و صاحبان کسبوکار این است که سرمایههای خود را چگونه و در کجا نگهداری کنند؟ بسیاری از افراد در پاسخ به این پرسش به گزینههایی همچون دلار، طلا یا سایر داراییهای مالی میاندیشند؛ گزینههایی که بیش از آنکه مولد باشند، نقش «حافظ ارزش» را ایفا میکنند. بااینحال، یک اصل بنیادین اقتصادی اغلب در این بحثها مغفول میماند؛ در نهایت این دلارها و طلاها هستند که باید به کالاها و خدمات واقعی تبدیل شوند. بدون این تبدیل، پول فقط عددی است که روی کاغذ یا در حسابهای بانکی جابهجا میشود. پول بهمثابه ابزار، نه هدف: در علم اقتصاد، پول نه هدف نهایی، بلکه ابزاری برای تسهیل مبادله و خلق ارزش تلقی میشود. دلار، طلا یا هر دارایی مالی دیگر، به خودی خود مشکلی را حل و نیازی را برطرف نمیکند؛ مگر آنکه به کالا یا خدمتی واقعی تبدیل شود. از این منظر، انباشت داراییهای مالی بدون برنامه مشخص برای تبدیل آنها به ارزش واقعی، نمیتواند راهکاری پایدار برای امنیت اقتصادی باشد. برای صاحبان کسبوکار، این موضوع اهمیت دوچندان دارد؛ زیرا آنان در موقعیتی قرار دارند که میتوانند پول را مستقیما به ارزشآفرینی تبدیل کنند؛ نهفقط برای خود، بلکه برای اقتصاد و جامعه.