به فروشندگان مترو عادت کرده بودیم، به اینکه از شیر مرغ تا جان آدمیزاد را مقابل چشمانمان ببینیم و بعضا خریدهای خوبی هم داشته باشیم، اما فکر آرایشگاه متحرک را در واگنهای شلوغ نمیکردیم! دختر روی صندلی مترو نشسته، توی یک دست، چسبِ مژه و توی دست دیگر، پنس باریک. روبهرویش دختری که به شیشه تکیه داده، چشمهایش را نیمهباز نگه داشته: «دو ردیف مژه، سه ایستگاه راه، زیر صد تومن.» مترو تبدیل شده به آرایشگاه متحرک؛ در واگن زنانه، همانطور که یک نفر جوراب و گیره لباس میفروشد، این یکی چند تار مژهی مصنوعی به دست دارد که قرار است صورت خستهی کارمند یا دانشجو را «سرحال» نشان دهد.