روز «خور ایزد از ماه دی» در گاهشمار زرتشتی، برابر با پنجم دیماه در تقویم جلالی، سالروز آسمانی شدن زرتشت است؛ پیامآور راستی و آموزگار خرد، آنکه کلامش از روشنی برمیخاست و آدمی را به روشنی فرا میخواند. پیامآوری که انسان را به انتخاب آگاهانه راستی دعوت کرد و به مردم هشدار داد که از دروغ بپرهیزند و پشتیبان راستکرداران باشند، چراکه جهان، به باور او، بر ستون راستی و نظم کیهانی استوار است. «خورروز» یازدهمین روز هر ماه سیروزه در گاهشمار زرتشتی است، روزی پیوندخورده با خورشید، روشنایی، گرما و زندگی. در زبان و در برداشت عامیانه، این روز گاه با نام «خیر» نیز شناخته میشود، نامی که خود یادآور نیکی، بخشندگی و چیرگی نور بر تاریکی است. «خُور» یا «خیر» در اوستا به صورت «هَوَرَخشَهاِتَه» آمده و به معنای خورشید، آفتاب، گرما و تابندگی است؛ فروغی با ویژگی بیمرگی و نیروی پیشبرنده و زندگیبخش. این واژه در زبان فارسی به شکلهای خُور، هور و خورشید به کار رفته و همواره نماد روشنایی و پایداری است. Read More This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field) در «خُردهاوستا» سرودی با نام «خورشید نیایش» آمده است، نیایشی که نیاکانمان آن را هنگام برآمدن خورشید و گسترده شدن روشنایی خور بر سرزمین ایران زمزمه میکردند تا پیوند خود را با نور، راستی و زندگی تازه کنند و از همینجا است که نام «خُوراسان» بر بخش خاوری ایران نهاده شد؛ سرزمینی که هر بامداد، نخستین جایگاه تابش خورشید بود و روشنایی از آنجا به ایرانشهر میرسید. تاریخ آسمانی شدن زرتشت به دوران کیانیان میرسد. هنگامیکه گشتاسپ کیانی، شاهِ پشتیبان دین، و فرزندش اسفندیار، برای کارزار از پایتخت دور شده بودند، ارجاسب، دشمن دیرینه اشوزرتشت، فرصت را غنیمت شمرد و سردار خود تورابراتور را با سپاهی بزرگ به سوی بلخ روانه کرد، شهری که در آنجا آتش هنوز زنده بود و نام زرتشت با راستی پیوند داشت. سپاه تورانی، دروازههای بلخ را در هم شکست و شهر در هجوم و هیاهو فرو رفت. در همان هنگام، زرتشت، به همراه لهراسب و گروهی از پیروانش، در آتشکده نوبهار به نیایش ایستاده بودند، اما شمشیر دشمن حرمت نیایش نشناخت و در میانه آتشکده زرتشت را با ضربهای از پای درآورد و سرانجام پیامآور راستی در جایگاه نیایش به خاک افتاد. او در روز خور از ماه دی، برابر با پنجم دیماه، در هفتاد و هفت سالگی، جهان خاکی را ترک گفت و به باور پیروانش به جهان مینوی و روشنایی پیوست. تولد و زندگی پیامآور راستی زرتشت در روز ششم فروردین، در بهار، چشم به جهان گشود. او از خاندان نامدار اِسپَنتَمان بود، خاندانی که تبارش به نیاکان کهن میرسید و نامش از «سپنته» به معنای پاک و مینوی مایه میگرفت. پدرش پوروشَسپ، فرزند پیتیرَسپ، و مادرش دوغدو، دختر فَرَهیمرَوَه، هر دو از خاندانهای شریف بودند. زرتشت در روزگار فرمانروایی لهراسپ در ایرانزمین زاده شد، روزگاری که جهان، بیش از هر چیز، تشنه نظمی نو و سخنی روشن بود. در متون اوستایی نام او به صورت «زَرَثُشترَه» (زَرَسوشترا) آمده و در زبان پهلوی «زردشت» نیز گفته شده است. درباره معنای نام او دیدگاههای گوناگونی وجود دارد. برخی پزوهشگران، با تکیه بر زبان اوستایی، آن را به «دارنده شتر زرد» یا «دارنده شتران» تعبیر کردهاند. در حالی که برداشتهای نمادین و ادبی متاخر آن را به روشنی و فروغ و ستاره پیوند دادهاند و اینطور معنا کردهاند: «ستارهای درخشان» یا «روشنایی زرین»، چراکه «زَرَت» به معنای درخشان و «اُشتَر یا اَستَر» به معنای ستاره است. برخی نیز آن را «پسر ستاره» دانستهاند، اما در تمامی این برداشتها مفاهیمی چون نور و روشنی و فروغ هسته اصلی معنا است. زرتشت تنها پیامبری است که از میان آریاییان برخاست و پیامش را نه با شمشیر که با اندیشه به قلب مردم وارد کرد. او سه اصل ساده اما ژرف را بنیاد جهان انسانی میدانست: «پندار نیک، گفتار نیک و کردار نیک». با این آموزه، انسان را مسئول انتخاب خود کرد و راستی را در برابر دروغ، و خرد را در برابر جهل نشاند. آیین او، انسانمحور و اخلاقی بود، و بهویژه در میان ایرانیان، نسلی را پرورش داد که راستی، درستگفتاری و نیککرداری را سرلوحه خود قرار دادند. اوستا، سند زنده پیوند خرد و هستی آموزههای زرتشت در اوستا گرد آمدهاند، کتابی که از کهنترین نوشتههای جهان به شمار میرود و گواهی روشن بر تمدنی پیشرفته، اندیشهورز و قانونمدار در ایران باستان است. اوستا نهتنها کتاب دینی، که سندی فرهنگی و فلسفی است؛ گفتگویی میان انسان و جهان، میان خرد و هستی. زادروز زرتشت، از روزگار ساسانیان، جشنی ملی بود و به آیینهای نوروزی افزوده شد. این سنت، سدهها بعد دوام داشت، چنانکه در سال ۱۹۲۲ میلادی، شورای عالی فرهنگ ایران به ریاست زندهیاد علیاکبر دهخدا، ششم فروردین را روز تعطیل رسمی مدارس ثبت کرد. اندکی بعد، دولت نیز تعطیلات نوروزی ادارات را از سه روز به هفت روز افزایش داد، چراکه هفتم فروردین، از دیرباز، روزی خوشیمن برای بستن پیمانها، امضای قراردادها، آشتیها و استوار کردن همبستگیها دانسته میشد. زرتشت حتی با تولدش در بهار و درگذشتش در زمستان نیز معنایی روشن از پیوند آغاز و انجام، زایش و فرجام، و نبرد همیشگی روشنایی و تاریکی را به یادگار گذاشت. پنجم دیماه، روزی برای نیایش و اندیشه یکی از برجستهترین آموزههای زرتشت شادی کردن و شاد زیستن است. از همین رو، زرتشتیان برای درگذشت پیامبرشان سوگواری نمیکنند، چراکه باور دارند اندوهِ فروبرنده و ماتم طولانی زندگی انسان را میفرساید و او را از راه راستی دور میکند. به جای سوگ، در این روز به آموزههای گرانمایه اشوزرتشت میاندیشند تا آنچه را او از پندار نیک، گفتار نیک و کردار نیک آموزانده است در زندگی روزمره به کار بندند و به آرامش و خوشبختی دست یابند. پنجم دیماه در گاهشمار ایرانی تنها روزی است که نه جشن است و نه سوگواری. در این روز زرتشتیان گرد هم میآیند، به نیایش میپردازند، «گاتها» را میخوانند و به یاد درگذشتگان آیینهای جمعی برگزار میکنند. پختن آش و خوراکهای سنتی و آیینی گروهی انجام میشود و بسیاری در آمادهسازی و تقسیم آن سهم دارند. این آیینها نشانه همبستگی، یادآوری گذشتگان و پاسداشت زندگی است، بیآنکه جامه سیاه بپوشند یا آیین سوگواری برگزار شود. به طور کلی، در نگاه زرتشتیان، یاد رفتگان نه با اندوه، که با خرد، نیکی و ادامه دادن راه آنان معنا مییابد. آموزههای زرتشت برای پیروان روشنایی پیام زرتشت فراخوانی است جهانی برای زیستی آگاهانه، انسانی و مسئولانه. او انسان را موجودی آزاد و خردمند میدانست که میتواند با انتخابهای درست جهان را به سوی راستی و روشنایی سوق دهد. در کانون اندیشه زرتشت، برابری و دادگری جای دارد؛ این باور که همه مردمان، فارغ از جایگاه و تبار، شایسته برخورداری از عدالت و کرامتاند. از همین رو، او به آزاد زیستن فرا میخواند و انسان را از تن دادن به زور و ستم و بندگی بازمیداشت. در نگاه او، آزادی و دادگری، دو ستون اصلی سامان یافتن جهاناند. زرتشت، زیستن به نیکی، راستی و درستی را بنیاد اخلاق انسانی میداند. او دروغ، ریا، نیرنگ و فریب را ریشه تباهی میشمارد و انسان را به صداقت، پاکی نیت و شفافیت در گفتار و کردار فرا میخواند. در این آیین هیچ راهی نیست که به سوی خوشبختی برود و از دل ناراستی بگذرد. مهرورزی، عشق و دوستی از دیگر آموزههای بنیادین اوست. زرتشت خشونت و چپاول را نفی میکند و زندگی در صلح و آشتی را شرط پایداری جهان میداند. انسان آرمانی او نه ستمگر است و نه ستمپذیر، بلکه پاسدار حق و کرامت دیگران است و از پایمال کردن حقوق مردمان میپرهیزد. در آیین زرتشت، شادمانی و شاد زیستن فضیلتی اخلاقی است، نه گناه. او باور داشت اندوه مداوم و نومیدی، نیروی زندگی را فرسوده میکند. از این رو، انسان را به پویایی، پیشرفت، امید و حرکت به سوی خوشبختی و بهروزی فرا میخواند. زرتشت همچنین بر پاسداشت چهار عنصر «آب، آتش، هوا و خاک» تاکید میکند و انسان را مسئول آبادانی زمین و نگهبانی از زیستبوم میداند. در این نگاه، طبیعت امانتی است که باید با خرد، سازندگی و احترام از آن پاسداری کرد. و سرانجام، او انسان را به دوری از خرافه، فرومایگی، واپسماندگی و نادانی فرا میخواند، چرا که راه راستی از خرد میگذرد و تنها با آگاهی و مسئولیتپذیری است که میتوان جهانی روشنتر ساخت. ایران، زرتشت و اوستا روانشاد کوروش نیکنام درباره ارتباط ایران و زرتشت مینویسد: «پیام و بینش زرتشت چنان ژرف با ساختار فرهنگی، باورها، اسطورهها، زبان، منش و رفتار نیک ایرانیان در هم تنیده است که جداسازی آن از ایران، نه ممکن است و نه معنادار.» او تاکید میکند که زرتشت در سرزمینی زاده شد که بسیار پیشتر از دوران هخامنشی ایران نام داشت و آنچه امروز در گستره ایران فرهنگی، از سنگنگارهها، معماری باشکوه، آیینها و باورها بر جای مانده، همگی بازتاب منش و بینش زرتشتی است؛ از هخامنشیان تا ساسانیان، رد پای اندیشهای دیده میشود که دادگری، راستی و شادی را بنیاد زندگی میداند. در این یادگارها، اهورامزدا، نماد دانایی و آگاهی بیکران همواره جایگاهی محوری دارد، چنانکه داریوش بزرگ در سنگنگاره مشهورش از او میخواهد که این سرزمین را از دروغ، خشکسالی و دشمن دور نگه دارد. از نگاه نویسنده، کسانی که زرتشت را جدا از ایران میخواهند یا فرهنگ ایران را بینیاز از اندیشه او میدانند، هر دو بر خطا هستند، چرا که نام ایران، مفهوم میهن، میهندوستی، جشنها، آیینهای شادیآفرین، دادگستری و ستیز با بیداد، همگی ریشه در اوستا و جهانبینی زرتشتی دارند. اگر زرتشت و گنجینه اوستا نبود، بخش بزرگی از فرهنگ، زبان، آیینها و ارزشهای انسانی ایرانیان به روزگار ما نمیرسید و «ایران اهورایی» با این چهره روشن و ماندگار در تاریخ شناخته نمیشد. ایران ایران باستان تاریخ ایران تولد زرتشت درگذشت زرتشت آیین زرتشتی اوستا سالگرد درگذشت زرتشت ایرانیان باستان گفتار نیک پندار نیک کردار نیک پنجم دیماه نه روزی برای سوگواری زرتشت که مجالی برای بازگشت به خویشتن و اندیشیدن به سه اصل ماندگار «پندار، گفتار و کردار نیک» است سایه رحیمی جمعه, دِسامبر 26, 2025 - 15:15
آیین بزرگداشت زرتشت در یزد-ایرنا
فرهنگ و هنر related nodes: چرا زرتشتیها سوگواری ندارند؟ تخریب گورستان تاریخی زرتشتیان در یزد به بهانه «طرح ملی مسکن» نگاهی به تاریخچه پارسیهای زرتشتی شهر راولپندی Type: news SEO Title: سالروز درگذشت زرتشت، پیامآوری که خرد را در برابر جهل، و راستی را در مقابل دروغ نشاند Inner related node: چرا زرتشتیها سوگواری ندارند؟ جشن سده؛ آیین باستانی ایرانیان که نزد زرتشتیان زنده نگه داشته شد تخریب گورستان تاریخی زرتشتیان در یزد به بهانه «طرح ملی مسکن» copyright: