با وجود تسلط شگفتآور حافظ به عربی و به قرآن، او هیچ واژه و کلامی از اسامیِ تاریخِ صدر اسلام را در کلامش به کار نبردهاست ولی به تاریخ مسیحیت و همچنین به نام پیامبر یهود (موسی (ع)) بارها و بارها ارجاع داده است. او از این تعمّد چه منظوری داشته است؟ شاید بتوان این انتخاب حافظ را نوعی فاصلهگذاری آگاهانه با دینِ رسمیِ ریازده دانست؛ فاصلهای که از گشودگیِ افق معنوی او و توجهاش به تجربههای قدسی بیرون از قالبهای رایج حکایت میکند. نگاهی که در خوانش امروزی، با همشنوی و گفت وگوی ادیان قرابت دارد.