دسامبر، برای پهنه اوراسیا ماه «سرمای سخت» نیست؛ ماه «سقوط سخت» است. 34 سال پس از 26 دسامبر، روزی که پرچم سرخ با داس و چکش از فراز کرملین به پایین کشیده شد، جهان هنوز در حال آواربرداری از ویرانههای اتحاد جماهیر شوروی است. سایه تقابل کمونیسم و امپریالیسم به شکلی نامرئی روی روابط بینالملل سنگینی میکند. علی ودایع: دسامبر، برای پهنه اوراسیا ماه «سرمای سخت» نیست؛ ماه «سقوط سخت» است. 34 سال پس از 26 دسامبر، روزی که پرچم سرخ با داس و چکش از فراز کرملین به پایین کشیده شد، جهان هنوز در حال آواربرداری از ویرانههای اتحاد جماهیر شوروی است. سایه تقابل کمونیسم و امپریالیسم به شکلی نامرئی روی روابط بینالملل سنگینی میکند. برگردیم به قلب اتحادیه جماهیر شوروی، کرملین، که نه توسط قدرت نظامی و تسلیحاتی کاخ سفید بلکه از درون سلولهای اقمار مسکو دچار فروپاشی شد. بزرگترین درس آن فروپاشی برای جهان ملتهب 2026، نه در برتری یک ایدئولوژی بر دیگری، بلکه در درکی عمیق از یک بنبست ساختاری نهفته است که تعبیر به «نفرین تمرکزگرایی» میشود. در ساختار بهشدت متمرکز، لایه میانی برای کسب رضایت مرکز اقدام به ارسال سیگنالی میکند که در لحظه امتیاز کسب کنید؛ همین اتفاق منجر به چرخه معیوب تصمیمات غلط سیستماتیک میشود. ماجرای انفجار چرنوبیل و کتمان سلسلهمراتبی بهوضوح نشان داد که یک سیستم چگونه به سمت خودانهدامی حرکت میکند. اتحاد شوروی تجسم کمالگرایانه «نظم از بالا به پایین» بود. سیستمی که فکر میکرد میتوان از یک اتاق در مسکو، برای معیشت، اندیشه و آینده ۱۵ جمهوری و صدها قومیت تصمیم گرفت. این تمرکز افراطی، در ابتدا هیبت یک «ابرماشین» شکستناپذیر را داشت، اما همین نقطه قوت، به پاشنهآشیل آن تبدیل شد. جهان امروز، جهان شبکههاست، نه سلسلهمراتبها. فروپاشی شوروی ثابت کرد که صلبیت، مترادف با استحکام نیست. هر سیستمی که اجازه ندهد تصمیمات در سطوح محلی و متناسب با نیازهای روز گرفته شود، در برابر تکانههای ناگهانی (مانند جنگهای نوین، تحریمهای هوشمند یا جهشهای تکنولوژیک) خرد خواهد شد. نفرین تمرکزگرایی یعنی سیستم به قدری سنگین میشود که زیر بار وزن خود، پیش از آنکه دشمنی خارجی ضربه بزند، فرو میریزد. جنگهای امروز در شرق اروپا و تنشهای ژئوپلیتیک در قفقاز، درواقع پسلرزههای همان ساختار عمودی هستند که سعی داشت جغرافیا و هویت را به زور بخشنامه مهار کند. روسیه امروز و بسیاری از قدرتهای نوظهور، بار دیگر در دوراهی «کنترل مطلق» یا «توزیع قدرت» قرار گرفتهاند. تاریخ به ما میگوید که تمرکزگرایی شاید در کوتاهمدت «سرعت» ایجاد کند، اما در بلندمدت «سکته سیستمی» میآورد. ولادیمیر پوتین میداند سیستمی که انعطاف نداشته باشد، خرد میشود؛ بنابراین رئیسجمهوری روسیه با رولت روسی دشمنان سرزمین مادری را به بازی میگیرد. تاریخ فارغ از آنچه در فروپاشی شوروی رخ داد، به پیش میرود. واقعیت این است که تاریخ هرگز به خط پایان نمیرسد؛ تنها گاهی در ایستگاههای پرپیچوخم، نفسی تازه میکند.