لئوناردو داوینچی که بود و چه در سر داشت؟

مرگ لئوناردو در سال ۱۵۱۹، پایان یک «دانشمند» یا «نقاش» نبود؛ پایان یک نوعِ خاص از انسان بود: انسانی که مرز میان علم و هنر را باور نداشت و فکر می‌کرد فهم جهان باید از دل مشاهده، تجربه و زیبایی بگذرد. در نیمهٔ قرن پانزدهم، در روستایی کوچک میان تپه‌های سبز توسکانی، کودکی به دنیا آمد که نه شاهزاده بود، نه از خاندان اشراف، و نه کسی گمان می‌کرد روزی نامش معادل خلاقیت، تأمل و حیرت خواهد شد. لئوناردو داوینچی در سال ۱۴۵۲، در خانواده‌ای معمولی و خارج از چهارچوب‌های رسمی ازدواج، چشم به جهان گشود. اما همین تولد ساده، آغاز زندگی مردی بود که ذهنش هیچ مرزی نمی‌شناخت و هر چه می‌دید را به پرسشی تازه تبدیل می‌کرد؛ مردی که علوم و هنر را نه جدا از هم، بلکه شاخه‌های یک درخت واحد می‌دید و عمرش را صرف فهمیدن این درختِ جهان کرد.