سال ۲۰۲۵ بیتردید یکی از پرتلاطمترین سالها در تاریخ معاصر جمهوری اسلامی ایران بود که چالشهای عمیقی را در عرصههای داخلی و خارجی به همراه داشت. در حوزه سیاست خارجی، کشور با زنجیرهای از ناکامیها و تنشهای فزاینده مواجه شد. مذاکرات با ایالات متحده که امیدهایی برای کاهش تحریمها و بهبود روابط برانگیخته بود، به شکست انجامید و زمینهساز تشدید فشارهای بینالمللی شد. سال ۲۰۲۵ بیتردید یکی از پرتلاطمترین سالها در تاریخ معاصر جمهوری اسلامی ایران بود که چالشهای عمیقی را در عرصههای داخلی و خارجی به همراه داشت. در حوزه سیاست خارجی، کشور با زنجیرهای از ناکامیها و تنشهای فزاینده مواجه شد. مذاکرات با ایالات متحده که امیدهایی برای کاهش تحریمها و بهبود روابط برانگیخته بود، به شکست انجامید و زمینهساز تشدید فشارهای بینالمللی شد. متعاقبا شاهد وقوع جنگ ۱۲روزه هم بودیم. پس از این رویداد، مکانیسم ماشه (snapback) از طرف تروئیکای اروپایی فعال شد که منجر به بازگشت قطعنامههای پیشین شورای امنیت سازمان ملل متحد شد و سیاست خارجی کشور را به بنبستی چندماهه کشاند که همچنان ادامه دارد. این بنبست نهتنها فرصتهای دیپلماتیک را محدود کرده، بلکه بر اقتصاد و روابط منطقهای نیز سایه افکنده است. در عرصه داخلی، این چالشهای خارجی با بحرانهای اقتصادی و اجتماعی عمیقتری همخوانی یافته است. تداوم رکوردهای پیدرپی در سقوط ارزش ریال، تورم افسارگسیخته و فشارهای معیشتی، تصویری از یک اقتصاد تحت فشار شدید را ترسیم کرده که نیازمند تدابیر فوری برای تقویت بنیانهای ملی است. این شرایط، خطر بروز اعتراضات را افزایش خواهد داد که ریشه در نارضایتیهای انباشته دارد. بنابراین با ورود به سال ۲۰۲۶، دو تهدید عمده سایه سنگینی بر افق پیشرو افکنده است؛ نخست، احتمال تجدید درگیریهای نظامی که میتواند عواقب جبرانناپذیری برای امنیت و توسعه به بار آورد و دوم، خطر ناآرامیهای اجتماعی ناشی از بحرانهای اقتصادی. از اینرو بررسی دقیقتر هر دو موضوع (احتمال جنگ و خطر اعتراضات اقتصادی و معیشتی) ما را بر آن داشت که به گفتوگویی با صادق زیباکلام بنشینیم تا ارزیابی این استاد سابق علوم سیاسی را درباره معادلات سال ۲۰۲۶ جویا شویم. آنچه در ادامه میخوانید، ماحصل این گپوگفت است.