در دو هفته اخیر گفتوگوهای زیادی درمورد حملونقل شهری و بین شهری در گروه تلگرامیمان محوریت یافت که نقل بعضی از فرازهای آن را در این یادداشت مفید میدانم. در دو هفته اخیر گفتوگوهای زیادی درمورد حملونقل شهری و بین شهری در گروه تلگرامیمان محوریت یافت که نقل بعضی از فرازهای آن را در این یادداشت مفید میدانم. ما شهروندان وقت زیادی را در ترافیک صرف میکنیم، اما نظرات خاصی درمورد اینکه حملونقل شهری و بین شهری بهتر است چگونه باشد، نداریم. متخصصان ترافیک همیشه بهینهترین توصیهها را نمیکنند و مسئولان شهرداریها هم همیشه بهترین تصمیمات را نمیگیرند. پس بهتر است گاه با جوانب مختلف حرکت و الزامات آن کمی آشناتر شویم تا نوعی آگاهی جمعی بهتدریج نسبت به آن در جامعه شکل بگیرد. چندی پیش محسن هاشمیرفسنجانی در روزنامه دنیای اقتصاد در مطلبی تحت عنوان «متروی تهران در آستانه فرسودگی» مطرح کرده بود که شبکه متروی پایتخت در آستانه ۳۰سالگیاش قرار گرفته و استهلاک «عملکردی» و «تجهیزاتی» شبکه مطرح است. البته مطمئنا دنیا به آخر نرسیده و تنها عمر مفید بخشی از تجهیزات آن ۳۰ سال پیشبینی شده که به معنی خطر یا هشداری حیاتی نیست، زیرا خودِ شبکه مترو، یعنی سختافزار و سازه معماری آن، همچنان که در تجربه پاریس و لندن و نیویورک دیدیم، بیش از 100 سال عمر میکند، اگرچه نوسازی و مقاومسازی همیشه لازم است. ولی عمر مفید تجهیزات حفاظت خودکار قطار و کنترل ترافیک ریلی (سیگنالینگ) فرق دارد، که تاریخ انقضای فناوری آنها فرارسیده است و باید با وسایل جدید جایگزین شود. محسنهاشمی، مدیرعامل پیشین شرکت متروی تهران و حومه، ضمن تأکید بر ضرورت پایش فرسودگی تجهیزات در برخی خطوط مترو، خواستار تغییر رویکرد مدیران از «نگهداشت حداقلی» به «نوسازی پیشگیرانه» نیز شد که این رویکرد درست خوب است در همه محیطهای شهری مورد توجه همه مدیران در حوزههای مختلف صنعت نیز قرار بگیرد. زیرا فرسودگی ابزار علامتدهنده، حتی بدون خاموشی کامل سیستم، میتواند به حادثه مرگبار منجر شود.